جدول جو
جدول جو

معنی قلعه بلند - جستجوی لغت در جدول جو

قلعه بلند
(قَ عَ بَ دَ)
دهی است جزء دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران. این ده در 18هزارگزی جنوب خاور ورامین و کنار راه آهن و در جلگه واقع و هوایی معتدل دارد. سکنۀ آن 768 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، چغندر قند، میوه و شغل اهالی کشاورزی است. این ده دبستان و از آثار قدیمه تپه ای دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ عَ بَ مَ)
دهی است از دهستان قلعه برزند بخش گرمی شهرستان اردبیل، واقع در 12هزارگزی باختر گرمی در مسیرشوسۀ گرمی به اردبیل. موقع آن کوهستانی و هوای آن معتدل و دارای 283 تن سکنه است. آب آن از چشمۀ برزندچای و محصول آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه شوسه و مرکز گردان ژاندارمری و مرزبانی و دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
نام قلعه ای در خراسان قدیم که نام آن بدینسان درعالم آرای عباسی آمده است: غره شهر محرم از فرهادجرد سرجام سوار شده... بایلغار روانه گشتند ودر راه فرهادخان و امراء که یک منزل از قلعۀ باغندپس آمده بودند به موکب همایون پیوستند و اﷲ ویردیخان و گنجعلی خان نیز اردوی خود را انداخته با جمعی که اسب ایلغار داشته اند ایلغار کرده در سر پل هرات رودبه موکب همایون پیوستند. (عالم آرای عباسی ص 570)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ اَ)
دهی است از دهستان بالا ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد، واقع در 67 هزارگزی شمال فریمان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل. سکنۀ آن 6 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت وراه آن مالرواست. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ بَ حَمْ ما)
این قلعه در شرق شیراز به فاصله ربع فرسنگ قرار گرفته و آنجارا فهندز نیز گویند. (جغرافیای غرب ایران ص 128)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ / عِ)
کوتوال. دژبان
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ بِ)
دهی است از بخش نصرت آباد شهرستان زاهدان، واقع در 31هزارگزی جنوب خاوری نصرت آباد و 18هزارگزی شوسۀ زاهدان به خاش. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن گرمسیری مالاریایی. سکنۀ آن 558 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات. و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(قُ ؟)
دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بهبهان، واقع در15هزارگزی جنوب خاوری بهبهان و 10هزارگزی جنوب خاوری شوسۀ بهبهان به اهواز. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرمسیری و مالاریائی است. این ده 93 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، برنج، حبوبات، کنجد، پشم و لبنیات و شغل اهالی زراعت و حشم داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
شهری است به هند. گویند که رصاص و شمشیرها بدان منسوب است. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). نام معدنی است که سرب نیکو بدان منسوب است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
دژبان، دژدار، قلعه بیگی، قلعه دار، کوتوال
فرهنگ واژه مترادف متضاد